- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لعل شیرین تو وصفش بر شکر باید نوشت مهر رخسار تو شرحش بر قمر باید نوشت
2 ماجرای اشکم از روی تناسب یک بیک مردم دریا نشین را بر گهر باید نوشت
3 هر چه در باب در میخانه چشمم نظم داد گو مغان بر دیر بنویسند اگر باید نوشت
4 ایکه وصف روی زردم در قلم میآوری سیم اگر بی وجه میباشد بزر باید نوشت
5 خونبهای جان شیرین من شوریده حال برلب یاقوت آن شیرین پسر باید نوشت
6 از میانش چون سر موئی ندیدم در وجود هیچ اگر خواهی نوشتن مختصر باید نوشت
7 هر که گردد کشتهٔ تیغ فراق این داستان برسر خاکش بخوناب جگر باید نوشت
8 و آنچه فرهاد از فراق طلعت شیرین کشید تا بروز حشر بر کوه و کمر باید نوشت
9 شرح خمریات خواجو جز در دردی فروش تا نپنداری که برجای دگر باید نوشت