اسرار تو در زبان نمی‌گنجد از عطار نیشابوری غزل 169

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

اسرار تو در زبان نمی‌گنجد

1 اسرار تو در زبان نمی‌گنجد واوصاف تو در بیان نمی‌گنجد

2 اسرار صفات جوهر عشقت می‌دانم و در زبان نمی‌گنجد

3 خاموشی به که وصف عشق تو اندر خبر و نشان نمی‌گنجد

4 آنجا که تویی و جان دل مسکین مویی شد و در میان نمی‌گنجد

5 از عالم عشق تو سر مویی در شش جهت مکان نمی‌گنجد

6 یک شمه ز روح بارگاه تو اندر سه صف زمان نمی‌گنجد

7 یک دانه ز دام عالم عشقت در حوصله جای جان نمی‌گنجد

8 چون آه برآورم ز عشق تو کان آه درین دهان نمی‌گنجد

9 رفتم ز جهان برون در اندوهت کاندوه تو در جهان نمی‌گنجد

10 آن دم که ز تو بر آسمان بردم در قبهٔ آسمان نمی‌گنجد

11 عطار چو در یقین خود گم شد در پیشگه عیان نمی‌گنجد

عکس نوشته
کامنت
comment