-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نکهت روضهٔ خلدست که میبیزد مشک یا از آن حلقه زلفست که میریزد مشک
2 خیزد از چین سر زلف تو مشک ختنی وین سخن نیست خطا زانکه ز چین خیزد مشک
3 خون شود نافهٔ آهوی تتاری ز حسد کان مه از گوشهٔ خورشید درآویزد مشک
4 آن چه نعلست که لعل تو برآتش دارد وین چه حالست که حالت ز مه انگیزد مشک
5 گر نخواهد که کشد گرد مهت گرد عبیر از چه رو خط تو با غالیه آمیزد مشک
6 زلف عنبر شکن از روی تو سر میپیچید چکند ز آتش اگر زانکه نپرهیزد مشک
7 همچو خواجو نکشد سر ز خطت مشک ختا چون خط سبز تو بر برگ سمن بیزد مشک