نکهت روضهٔ خلدست که از خواجوی کرمانی غزل 582

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

نکهت روضهٔ خلدست که می‌بیزد مشک

1 نکهت روضهٔ خلدست که می‌بیزد مشک یا از آن حلقه زلفست که می‌ریزد مشک

2 خیزد از چین سر زلف تو مشک ختنی وین سخن نیست خطا زانکه ز چین خیزد مشک

3 خون شود نافهٔ آهوی تتاری ز حسد کان مه از گوشهٔ خورشید درآویزد مشک

4 آن چه نعلست که لعل تو برآتش دارد وین چه حالست که حالت ز مه انگیزد مشک

5 گر نخواهد که کشد گرد مهت گرد عبیر از چه رو خط تو با غالیه آمیزد مشک

6 زلف عنبر شکن از روی تو سر می‌پیچید چکند ز آتش اگر زانکه نپرهیزد مشک

7 همچو خواجو نکشد سر ز خطت مشک ختا چون خط سبز تو بر برگ سمن بیزد مشک

عکس نوشته
کامنت
comment