ای درد تو درمان دل و رنج از خواجوی کرمانی غزل 61

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

ای درد تو درمان دل و رنج تو راحت

1 ای درد تو درمان دل و رنج تو راحت اشکم نمک آب و جگر خسته جراحت

2 موج ار چه زند لاف تبحر نزند دم با مردمک چشم من از علم سباحت

3 یکدم نشود نقش تو از دیده ما دور زانرو که توئی گوهر دریای ملاحت

4 دستی ز سر لطف بنه بردل ریشم زیرا که بود در کف کافی تو راحت

5 مستسقی درویش که نم در جگرش نیست او را که دهد قطره‌ئی از بحر سماحت

6 در مذهب صاحب‌نظران باده مباحست زینسان که دهد چشم تو فتوای اباحت

7 از شرم شود غرق عرق صبح جهانتاب پیش رخ زیبای تو از روی صباحت

8 در دیدهٔ خورشید چو یک ذره حیا نیست آید بسر بام تو از راه وقاحت

9 از پسته تنگت ندهد یکسر مو شرح خواجو که کند موی شکافی بفصاحت

عکس نوشته
کامنت
comment