- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ذاتت عسلست ای جان گفتت عسلی دیگر ای عشق تو را در جان هر دم عملی دیگر
2 از روی تو در هر جان باغ و چمنی خندان وز جعد تو در هر دل از مشک تلی دیگر
3 مه را ز غمت باشد گه دق و گه استسقا مه زین خللی رسته از صد خللی دیگر
4 با لطف بهارت دل چون برگ چرا لرزد ترسد که خزان آید آرد دغلی دیگر
5 هر سرمه و هر دارو کز خاک درت نبود در دیده دل آرد درد و سبلی دیگر
6 ابلیس ز لطف تو اومید نمیبرد هر دم ز تو میتابد در وی املی دیگر
7 فرعون ز فرعونی آمنت به جان گفته بر خرقه جان دیده ز ایمان تکلی دیگر
8 خورشید وصال تو روزی به جمل آید در چرخ دلم یابد برج حملی دیگر
9 اجزای زمین را بین بر روی زمین رقصان این جوق چو بنشیند آید بدلی دیگر
10 بر روی زمین جان را چون رو شرف و نوری در زیر زمین تن را چون تخم اجلی دیگر
11 تا چند غزلها را در صورت و حرف آری بیصورت و حرف از جان بشنو غزلی دیگر