جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

نعیم از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2081

غزل 2081 ام از 6329 غزلیات

نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان

1 نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان مرا به خوان تو باید هزار حلق و دهان

2 بیا که آب حیاتی و بنده مستسقی نه بنده راست ملالت نه لطف راست کران

3 بیا که بحر معلق تویی و من ماهی میان بحرم و این بحر را کی دید میان

4 ز بحر توست یکی قطره آب خاک آلود که جان شده‌ست به پیش جماعتی بی‌جان

5 بیا بیا که تویی آفتاب و من ذره به پیش شعله رویت چو ذره چرخ زنان

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان

شاعر شعر نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان چه کسی است ؟

شاعر شعر نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان چیست ؟

قالب شعر نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان غزل است

مضمون اصلی شعر نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, مرگ, می‌نوشی است.
بنر