- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق تو ز اختیار بیرون است وصل تو ز انتظار بیرون است
2 چون با تو نهم قرار وصلت چون کار تو از قرار بیرون است
3 مرغی که دراوفتد به دامت هر لحظه ز صد هزار بیرون است
4 جانهای عزیز را درین درد سرگشتگی از شمار بیرون است
5 زان برد غم تو روزگارم کز گردش روزگار بیرون است
6 آنجا که حساب کار عشق است از پردهٔ پردهدار بیرون است
7 بیکار مباد هیچکس لیک کار تو ز وسع کار بیرون است
8 هرچ آن تو نهی به حیله برهم جمله ز حساب یار بیرون است
9 ای دل ره یار گیر کین راه از زحمت تخت و دار بیرون است
10 در عالم عشق کار عطار از شیوهٔ فخر و عار بیرون است