جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2392

غزل 2392 ام از 6329 غزلیات

ای کهربای عشقت دل را به خود کشیده

1 ای کهربای عشقت دل را به خود کشیده دل رفته ما پی دل چون بی‌دلان دویده

2 دزدیده دل ز حسنت از عشق جامه واری تا شحنه فراقت دستان دل بریده

3 از بس شکر که جانم از مصر عشق خورده نی را ز ناله من در جان شکر دمیده

4 در سایه‌های عشقت ای خوش همای عرشی هر لحظه باز جان‌ها تا عرش برپریده

5 ای شاد مرغزاری کان جاست ورد و نسرین از آب عشق رسته وین آهوان چریده

6 دیده ندیده خود را و اکنون ز آینه تو هر دیده خویشتن را در آینه بدیده

7 سرنای دولت تو ای شمس حق تبریز گوش رباب جانی برتافته شنیده

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای کهربای عشقت دل را به خود کشیده

شاعر شعر ای کهربای عشقت دل را به خود کشیده چه کسی است ؟

شاعر شعر ای کهربای عشقت دل را به خود کشیده جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای کهربای عشقت دل را به خود کشیده در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای کهربای عشقت دل را به خود کشیده چیست ؟

قالب شعر ای کهربای عشقت دل را به خود کشیده غزل است

مضمون اصلی شعر ای کهربای عشقت دل را به خود کشیده چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر