ایکه لبت آب شکر ریختست از خواجوی کرمانی غزل 102

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

ایکه لبت آب شکر ریختست

1 ایکه لبت آب شکر ریختست بر سمنت مشگ سیه بیختست

2 نقش ترا خامهٔ نقاش صنع بر ورق جان من انگیختست

3 ساقی از آن آب چو آتش بیار کاتش دل آب رخم ریختست

4 با تو محالست برآمیختن گرچه غمت با گلم آمیختست

5 در سر زلف تو ز آشفتگی باز بموئی دلم آویختست

6 خانهٔ دل عشق بتاراج داد عقل ازین واقعه بگریختست

7 خون دل از دیدهٔ خواجو مگر عقد ثریاست که بگسیختست

عکس نوشته
کامنت
comment