1 لعل تو ازان زمرد آورد نبات تا باید از افعی دو زلف تو نجات
2 برگرد لب تو سبلت سبز تو هست چون جامه خضر بر لب آب حیات
1 از طبع تو جزگهر چه خیزد بالفظ تو جز شکر چه خیزد
2 با کلک تو از گهر چه خیزد بالفظ تو از شکر چه خیزد
1 زهی بمشرق و مغرب رسیده انعامت شکوه خطبه وسکه زحشمت نامت
2 زتست نصرت اسلام از آن فلک خواند است حسام دولت و دین و علاء اسلامت
1 تا صبا در نقشبندی خامه در عنبر زدست صد هزاران لعبت از جیب زمین سر بر زدست
2 ماه منجوق گل اینک کرد از گلبن طلوع شاه چیر لاله اینک نوبتی بردر ز دست