مشو ای دل تو از جلال الدین محمد مولوی غزل 764

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

مشو ای دل تو دگرگون که دل یار بداند

1 مشو ای دل تو دگرگون که دل یار بداند مکن اسرار نهانی که وی اسرار بداند

2 همه را از تو چو خاشاک بر آن آب براند که همه شیوه می را دل خمار بداند

3 کف او خار نشاند کف او گل شکفاند همه گل‌های نهانی ز دل خار بداند

4 تو به هر روز به تدریج یکی چیز بدانی تو برو چاکر او شو که به یک بار بداند

5 چو اسیری به گه حکم به اقرار و گواهی تن صوفی به گواهی دل اقرار بداند

عکس نوشته
کامنت
comment