-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل ز هوای تو یک زمان نشکیبد دل چه بود عقل و وهم جان نشکیبد
2 هر که دلی دارد و نشان تو یابد از طلب چون تو دلستان نشکیبد
3 گرچه جهان را بسی کس است شکیبا هیچ کسی از تو در جهان نشکیبد
4 ذرهٔ سودای تو که سود جهان است سود دل آن است کز زیان نشکیبد
5 گرچه زبان را مجال یاد تو نبود یک نفس از یاد تو زبان نشکیبد
6 چون نشکیبد ز آب ماهی بی آب دیده ز ماه تو همچنان نشکیبد
7 مردم آبی چشم از آتش عشقت بی رخت از آب یک زمان نشکیبد
8 گرچه بنالم ولی نه آن ز تو نالم ناله کنم زانکه ناتوان نشکیبد
9 چون نرسد دست من به جز به فغانی نیست عجب گر ز دل فغان نشکیبد
10 مینشکیبد دمی ز کوی تو عطار بلبل گویا ز بوستان نشکیبد