گل ز رخساره تو بی آب از امیرخسرو دهلوی غزل 368

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

گل ز رخساره تو بی آب است

1 گل ز رخساره تو بی آب است مه ز نظاره تو بیتاب است

2 مژه های کژ دلاویزت کجه های دکان قصاب است

3 با خیال تو مردم چشمم گاه هم خانه گاه هم خواب است

4 امشبی کامدی به خانه من شمع را می کشم که مهتاب است

5 گر گذاری ببوسم ابرویت بهر تعظیم را که محراب است

6 ای دل خسته، غرق خون از تو همچو هسته میان عناب است

7 غرق شد ز آشناییت خسرو زانکش از دیده تا به لب آب است

عکس نوشته
کامنت
comment