- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چشمت که به جز فتنه گری کار ندارد شوخی ست که در شیوهٔ خود یار ندارد
2 ایمن ز دل آزاریِ چشمِ تو عزیز است کآن شوخ بد آموخته را خوار ندارد
3 از دولت هجران تو حاصل دل ریشم جز صبرِ کم و محنت بسیار ندارد
4 حاشا که چو منصور بسرّ تو برد پی هر بی سروپایی که سرِ دار ندارد
5 گویم که سگ کوی تو را نام خیالی ست زین نام سگ کوی تو گر عار ندارد