1 ای از مژه ات غرقه به خون استادم وز خط تو در قید جنون استادم
2 دلداده دیده خمار آلودت عالم همه وز جمله فزون استادم
3 شیدای دو آهوی شکار اندازت صد چون من و صد هزار چون استادم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 روزم از هجران شب دیجور شد بار دگر لاله سان شد دل، ز داغ لاله رخسار دگر
2 بر دل از بیداد چرخم بود چندان بار غم داغ غربت بر سر هر بار شد بار دگر
1 آنکه صد فضل بر روان دارد هر که سودای نام آن دارد
2 نام نامی او به بیت اخیر همچو در در صدف مکان دارد
1 خواهم از نظم ده لیل و نهار مدد مدحت شه گرچه نیاید به شمار
2 آنکه در رزم دلش خنده کند بر فولاد وانکه در بزم کفش طعنه زند بر ابحار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **