عتاب و ناز تو با من ز غایت از اهلی شیرازی غزل 312

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

عتاب و ناز تو با من ز غایت خوبی است

1 عتاب و ناز تو با من ز غایت خوبی است که قهر و خشم بتان شیوه های محبوبیست

2 من از کمال طلب همچو خضر می یابم که آنچه می طلبم در کمال مطلوبیست

3 کنون که یار زما میرمید میدانیم که زشت نامی ما در نهایت خوبیست

4 تو سایه کم مکن از سر مرا که سایه سرو چه کار آید اگر نیز سایه طوبیست

5 سوی تو مرغ دل آمد حکایت از وی پرس که رمزهای نهانی نه حرف مکتوبیست

6 گر آستان تو اهلی بدیده رفت مرنج که کار عاشق درمانده آستان روبیست

7 ساقی قدحی بخش و مترس از غم ایام کانجا که تو باشی سخن از غم نتوان گفت

8 پیش تو هزار آینه جم به یکی جو با چشمه خورشید ز شبنم نتوان گفت

9 ترسا بچه یی قاتل اهلی است که از ناز با او سخن از عیسی مریم نتوان گفت

عکس نوشته
کامنت
comment