- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عتاب و ناز تو با من ز غایت خوبی است که قهر و خشم بتان شیوه های محبوبیست
2 من از کمال طلب همچو خضر می یابم که آنچه می طلبم در کمال مطلوبیست
3 کنون که یار زما میرمید میدانیم که زشت نامی ما در نهایت خوبیست
4 تو سایه کم مکن از سر مرا که سایه سرو چه کار آید اگر نیز سایه طوبیست
5 سوی تو مرغ دل آمد حکایت از وی پرس که رمزهای نهانی نه حرف مکتوبیست
6 گر آستان تو اهلی بدیده رفت مرنج که کار عاشق درمانده آستان روبیست
7 ساقی قدحی بخش و مترس از غم ایام کانجا که تو باشی سخن از غم نتوان گفت
8 پیش تو هزار آینه جم به یکی جو با چشمه خورشید ز شبنم نتوان گفت
9 ترسا بچه یی قاتل اهلی است که از ناز با او سخن از عیسی مریم نتوان گفت