- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز حیرت تو، کسی گردش از کباب ندیده به پیش لعل لبت، رنگ در شراب ندیده
2 دلم ز دوست بجز تندی و عتاب ندیده بغیر سیل کس این خانه خراب ندیده
3 ز بیم شحنه خوی تو در دیار محبت کسی جز از غم هجر تو بیحساب ندیده
4 ز پای تا بسرت آنچنان پر سا ز خوبی که سرمه جای در آن چشم نیم خواب ندیده
5 چه اعتماد بحرفی، که آن ز فکر نخیزد که زود میگسلد، رشته یی که تاب ندیده
6 چو نو نیاز به دولت رسید، شور برآرد چو آب دید، خروشد سفال آب دیده
7 بغیر آن قد شمشاد، نیست در دل واعظ چو شانه غیر الف، کس درین کتاب ندیده