1 خشم تو آبست، اگر در آب موج آتشست حلم تو خاکست، اگر در خاک کوه آهنست
2 چنگ عزرائیل را ماند سر شمشیر تو زانکه عزرائیل را دایم عقیقین دامنست
3 رزمگاه تو بمحشر گاه ماند کندرو مرد نشناسد که مردست از نهیبت یا زنست
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 تا زلف تو کفر را خریداری کرد تسبیح ز روی شوق زناری کرد
2 کعبه ز سر شوق ببت خانه شتافت بت زنده شد و ترا پرستاری کرد
1 نسیم زلف آن سیمین صنوبر مرا بر کرد دوش از خوابگه سر
2 گل افشانان ببالینم گذر کرد پیامی داد ازان معشوق دلبر
1 همیشه بود نعمتت را خورنده ز آزاد و بنده، چه خرد و چه رنده
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **