تو یار اگر نشوی بخت یار از اهلی شیرازی غزل 790

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

تو یار اگر نشوی بخت یار چون گردد

1 تو یار اگر نشوی بخت یار چون گردد بسعی خویش کسی بختیار چون گردد

2 خطت بنقطه دل راه بسته چون پرگار ازین میانه کسی برکنار چون گردد؟

3 تو گر بمهر نگردی قرار بخش دلم فلک بکام دل بیقرار چون گردد؟

4 بپایبوس سگت گرنه رخ بخون شویم ز گرد رخ غم ما بی غبار چون گردد؟

5 سگ توایم و ز مجنون وشی نمیدانیم که آهویی چو تو ما را شکار چون گردد؟

6 بباد تا نشود استخوان و چهره زرد خزان محنت ما نوبهار چون گردد؟

7 ز هجر و وصل چه اندیشه میکنی اهلی که واقفست که انجام کار چون گردد

عکس نوشته
کامنت
comment