- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خویش را آزاد خواهی، صید دام دوست کن از غم عالم بخر خود را، غلام دوست کن
2 چون به مجلس پا گذاری، اول از روی ادب دست رد بر سینه خود نه، سلام دوست کن
3 هر دو عالم را اگر زیر نگین خواهد کسی گو برو نقش نگین دل بنام دوست کن
4 تخت دل را تکیه گاه شوکت یادش بساز بر دو عالم سروری از احتشام دوست کن
5 تا بکام دشمنان خود را نبینی روز و شب خویش را واعظ، ز ناکامی بکام دوست کن