تو نقد قلب از جلال الدین محمد مولوی غزل 1906

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

تو نقد قلب را از زر برون کن

1 تو نقد قلب را از زر برون کن وگر گوید زرم زوتر برون کن

2 که بیگانه چو سیلاب است دشمن ز بامش تو بران وز در برون کن

3 مگس‌ها را ز غیرت ای برادر از این بزم پر از شکر برون کن

4 دو چشم خاین نامحرمان را از آن زیب و جمال فر برون کن

5 اگر کر نشنود آواز آن چنگ اگر تانی کری از کر برون کن

6 چو مستان شیشه اندر دست دارند دلی کو هست چون مرمر برون کن

7 نران راه معنی عاشقانند نر شهوت بود چون خر برون کن

8 بر یزید است شهوت پر و بالش از این مرغان نیکو پر برون کن

9 چو بنده شمس تبریزی نباشد تو او را آدمی مشمر برون کن

عکس نوشته
کامنت
comment