- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای برده دلم به دلستانی هم جان منی و هم جهانی
2 جان می رودم برون و غم نیست غم زانست که در میان جانی
3 دود از دل عاشقان برآرد حسن تو ز آتش جوانی
4 از سوز غم تو برنخیزم با آنکه بر آتشم نشانی
5 بگشای دهان خویش تا دست شوییم ز آب زندگانی
6 هر شب منم و خیال زلفت شبهای دراز و پاسبانی
7 من خواهم داد جان به عشقت هر چند تو قدر آن ندانی
8 از دوستی تو ناتوانم ای دوست، ببر اگر توانی
9 خسرو که بمرد، زنده گردد گر دم دهدش مسیح ثانی