- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای سرو روان خاک شوم در ته پایت جان من و جان همه عالم به فدایت
2 در خلوت دل شو که چه جای دگران است بالله که جان هم نتوان دید به جایت
3 در حشر قیامت بود آن دم که شهیدان خیزند و سراسیمه درافتند به پایت
4 گر کشته شوم بهر تو یکبار بکو حیف تا زنده شوم از نفس روح فزایت
5 بسیار زند بر سر خود سنگ ندامت آن کو دل و دین باخت به امید وفایت
6 جایی که زلیخا نکند ناله ز یوسف زن بهتر از آن مرد که نالد ز جفایت
7 اهلی، به گدایی ز تو خرسند شد اما شاهنشه حسنی چه غم از حال گدایت