1 ای در دل و جان سواری تو شیران جهان شکان شکاری تو
2 در پای در آرد عافیت را بیداد بدستیاری تو
3 وی دشمن جان من جهانی جرمم همه دوستداری تو
4 عهدی است میان ما و لیکن موقوف بر استواری تو
5 کاری است بزرگ عشق خاصه در نوبت خرد کاری تو
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 خسرو توران گشای، روی بایران نهاد خام کمندش لکام بر سر شیران نهاد
2 نیک شناسد جهان آنکه جهان آفرید نام جهانگیر شاه، شاه جهان بان نهاد
1 نمی توان بسر سرّ روزگار رسید که خانه بسته در است و نظر شکسته کلید
2 سپید گشت چو چشم شکوفه چشم امل که در بهار فراغت گلی شکفته ندید
1 به مهد کرد طبیعت مشیمه های ودود پس از سعادت میلاد سعد دین مسعود
2 سپهر مجمره گردان پر اخگر اختر برای مجلس او ساخت چشم بدرا، عود
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **