جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

مکن از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1611

غزل 1611 ام از 6329 غزلیات

مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم

1 مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم من و بالای مناره که تمنای تو دارم

2 ز تو سرمست و خمارم خبر از خویش ندارم سر خود نیز نخارم که تقاضای تو دارم

3 دل من روشن و مقبل ز چه شد با تو بگویم که در این آینه دل رخ زیبای تو دارم

4 مکن ای دوست ملامت بنگر روز قیامت همه موجم همه جوشم در دریای تو دارم

5 مشنو قول طبیبان که شکر زاید صفرا به شکر داروی من کن چه که صفرای تو دارم

6 هله ای گنبد گردون بشنو قصه‌ام اکنون که چو تو همره ماهم بر و پهنای تو دارم

7 بر دربان تو آیم ندهد راه و براند خبرش نیست که پنهان چه تماشای تو دارم

8 ز درم راه نباشد ز سر بام و دریچه ستر الله علینا چه علالای تو دارم

9 هله دربان عوان خو مدهم راه و سقط گو چو دفم می زن بر رو دف و سرنای تو دارم

10 چو دف از سیلی مطرب هنرم بیش نماید بزن و تجربه می کن همه هیهای تو دارم

11 هله زین پس نخروشم نکنم فتنه نجوشم به دلم حکم کی دارد دل گویای تو دارم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم

شاعر شعر مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم چه کسی است ؟

شاعر شعر مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم چیست ؟

قالب شعر مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم غزل است

مضمون اصلی شعر مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر