خواجه غلط از جلال الدین محمد مولوی غزل 2056

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

خواجه غلط کرده‌ای در روش یار من

1 خواجه غلط کرده‌ای در روش یار من صد چو تو هم گم شود در من و در کار من

2 نبود هر گردنی لایق شمشیر عشق خون سگان کی خورد ضیغم خون خوار من

3 قلزم من کی کشد تخته هر کشتیی شوره تو کی چرد ز ابر گهربار من

4 سر بمگردان چنین پوز مجنبان چنان چون تو خری کی رسد در جو انبار من

5 خواجه به خویش آ یکی چشم گشا اندکی گر چه نه بر پای توست اندک و بسیار من

6 گفت که عاشق چرا مست شد و بی‌حیا باده حیا کی هلد خاصه ز خمار من

7 فتنه گرگی شده هم دغل و مکر او دام وی از وی کند قانص عیار من

8 بر سر بازار او گرگ کهن کی خرند هر طرفی یوسفی زنده به بازار من

9 همچو تو جغدی کجا باغ ارم را سزد بلبل جان هم نیافت راه به گلزار من

10 مفخر تبریزیان شمس حق و دین بگو بلک صدای تو است این همه گفتار من

عکس نوشته
کامنت
comment