-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای به میدانهای وحدت گوی شاهی باخته جمله را عریان بدیده کس تو را نشناخته
2 عقل کل کژچشم گشته از کمال غیرتت وز کژی پنداشته کو مر تو را انداخته
3 ای چراغ و چشم عالم در جهان فرد آمدی تا در اسرار جهان تو صد جهان پرداخته
4 ای که طاووس بهار از عشق رویت جلوه گر بر درخت جسم جان نالان شده چون فاخته
5 از برای ما تو آتش را چو گلشن داشته وز برای ما تو دریا را چو کشتی ساخته
6 شمس تبریزی جهان را چون تو پر کردی ز حسن من جهان روح را از غیر عشقت آخته