-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای نور چشم عاشقان بنشین به چشم خویشتن یعقوب را دلشاد کن ای یوسف گل پیرهن
2 ای صورت لطف خدا وی پادشاه دو سرا لطفی کن از روی کرم پرده ز رویت برفکن
3 آئینهٔ گیتی نما ، تمثال از تو یافته تو جان جمله عالمی مجموع عالم چون بدن
4 بر پردهٔ دیده از آن نقش خیالت می کشم تا غیر نور روی تو چیزی نبیند چشم من
5 خوش آتشی افروختی عود دل ما سوختی از بوی دود عود ما گشته معطر انجمن
6 با نعمت الله همدمم در هر نفس جان پرورم تا چشم مستش دیده ام مستانه می گویم سخن