ای ترک پریچهره بدین از خواجوی کرمانی غزل 924

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

ای ترک پریچهره بدین سلسله موئی

1 ای ترک پریچهره بدین سلسله موئی شرطست که دست از من دیوانه بشوئی

2 بر روی نکو این همه آشفته نگردند سریست در اوصاف تو بیرون ز نکوئی

3 طوبی نشنیدیم بدین سرو خرامی خورشید ندیدیم بدین سلسله موئی

4 ای باد بهاری مگر از گلشن یاری وی نفحهٔ مشکین مگر از طره اوئی

5 انفاس بهشتی که چنین روح فزائی یا نکهت اوئی که چنین غالیه بوئی

6 گر بار دگر سوی عراقت گذر افتد زنهار که با آن مه بی‌مهر بگوئی

7 کای جان و دلم سوخته از آتش مهرت آگاه نی از من دلسوخته گوئی

8 بوی جگر سوخته آید بمشامت هر ذره ز خاک من مسکین که ببوئی

9 در نامه اگر شرح دهم قصه شوقت کلکم دو زبانی کند و نامه دو روئی

10 در خاک سر کوی تو گمشد دل خواجو فریاد گر آن گمشده را باز نجوئی

عکس نوشته
کامنت
comment