1 خود از همه کار جور کردن دانی شادی همه، درد دل من دانی
2 چون من دو هزار بیش داری عاشق کی حال من سوخته خرمن دانی
1 حکیم یونان ان فلسفی نجیب الدین که واقفست بتحقیق برهمه اسرا ر
2 زمنطق و ز ریاضی و از طبیعیات نجوم و هندسه و علم طب و موسیقار
1 ای بانصاف خواجه آفاق وی بتحقیق از بزرگان طاق
2 عدل تو دیو ظلم را لاحول جود تو زهر فقر را تریاق
1 عشقبازی دیگرم در تحت فرمان یافتست جان بشکلی دیگرم درد ست جانان یافتست
2 هر کجا عشق آمد انجا چاره هم بیچار گیست زانکه درد عشق هم از درد درمان یافتست