- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای در درون جانم و جان از تو بی خبر وز تو جهان پر است و جهان از تو بی خبر
2 چون پی برد به تو دل و جانم که جاودان در جان و در دلی دل و جان از تو بی خبر
3 ای عقل پیر و بخت جوان گرد راه تو پیر از تو بی نشان و جوان از تو بی خبر
4 نقش تو در خیال و خیال از تو بی نصیب نام تو بر زبان و زبان از تو بی خبر
5 از تو خبر به نام و نشان است خلق را وآنگه همه به نام و نشان از تو بی خبر
6 جویندگان جوهر دریای کنه تو در وادی یقین و گمان از تو بی خبر
7 چون بی خبر بود مگس از پر جبرئیل از تو خبر دهند و چنان از تو بی خبر
8 شرح و بیان تو چه کنم زانکه تا ابد شرح از تو عاجز است و بیان از تو بی خبر
9 عطار اگرچه نعرهٔ عشق تو میزند هستند جمله نعرهزنان از تو بی خبر