- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر لب اثر شراب داری وز غمزه خیال خواب داری
2 شب خسپی و ما کنیم فریاد آگه نشوی، چه خواب داری؟
3 نارسته ز پوست می نماید خطت که ز مشک ناب داری
4 در آب حیات غرقه شد خضر زان سبزه که زیر آب داری
5 تری خطت بجای خویش است هر چند بر آفتاب داری
6 لب از تو و دل ز من، خوشی کن چون هم می و هم کباب داری
7 خون ریز که گر بپرسدت کس در هر مژه صد جواب داری
8 گفتی کنمت به غمزه بسمل بسم الله اگر شتاب داری
9 گر کشتنی است بنده خسرو بیهوده چه در عذاب داری؟