-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دلزار محنت و بلا داری بر خدا اعتمادها داری
2 اینچنین حضرتی و تو نومید؟ مکن ای دل، اگر خدا داری
3 رخت اندیشه میکشی هرجا بنگر آخر، جز او کرا داری؟
4 لطفهایی که کرد چندین گاه یاد آور اگر وفاداری
5 چشم سر داد و چشم سر ایزد چشم جای دگر چرا داری؟!
6 عمر ضایع مکن، که عمر گذشت زرگری کن، که کیمیا داری
7 هر سحر مر ترا ندا آید سو ما آ، که داغ ما داری
8 پیش ازین تن تو جان پاک بدی چند خود را ازان جدا داری؟!
9 جان پاکی، میان خاک سیاه من نگویم، تو خود روا داری؟!
10 خویشتن را تو از قبا بشناس که ازین آب و گل قبا داری
11 میروی هر شب از قبا بیرون که جز این دست، دست و پا داری
12 بس بود، این قدر بدان گفتم که درین کوچه آشنا داری