ای که بر صفحهٔ مه خطّ از خیالی بخارایی غزل 349

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

ای که بر صفحهٔ مه خطّ غباری داری

1 ای که بر صفحهٔ مه خطّ غباری داری کار من ساز اگر روی به کاری داری

2 بارده در حرم وصل، تهی دستان را ما اگر هیچ نداریم توباری داری

3 باتو دارند همه عهد و قراری لیکن تا از این جمله تو خود با که قراری داری

4 خاک شد در ره تسلیم سرِ ما و هنوز بر دل از رهگذر ما توغباری داری

5 ای خیالی ورق چهره به خون ساز نگار گر به خاطر هوس روی نگاری داری

عکس نوشته
کامنت
comment