- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دم مزن گر همدمی میبایدت خسته شو گر مرهمی میبایدت
2 تا در اثباتی تو بس نامحرمی محو شو گر محرمی میبایدت
3 همچو غواصان دم اندر سینه کش گر چو دریا همدمی میبایدت
4 از عبادت غم کشی و صد شفیع پیشوای هر غمی میبایدت
5 اشک لایقتر شفیع تو از آنک هر عبادت را نمی میبایدت
6 تنگدل ماندی، که دل یک قطره خونست عالمی در عالمی میبایدت
7 تا که این یک قطره صد دریا شود صبر صد عالم همی میبایدت
8 هر دو عالم گر نباشد گو مباش در حضور او دمی میبایدت
9 در غم هر دم که نبود در حضور تا قیامت ماتمی میبایدت
10 در حضورش عهد کردی ای فرید عهد خود مستحکمی میبایدت