ای تو جان از جلال الدین محمد مولوی غزل 2795

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای تو جان صد گلستان از سمن پنهان شدی

1 ای تو جان صد گلستان از سمن پنهان شدی ای تو جان جان جانم چون ز من پنهان شدی

2 چون فلک از توست روشن پس تو را محجوب چیست چونک تن از توست زنده چون ز تن پنهان شدی

3 از کمال غیرت حق وز جمال حسن خویش ای شه مردان چنین از مرد و زن پنهان شدی

4 ای تو شمع نه فلک کز نه فلک بگذشته‌ای تا چه سر است اینک تو اندر لگن پنهان شدی

5 ای سهیلی کآفتاب از روی تو بیخود شده‌ست خیر باشد خیر باشد کز یمن پنهان شدی

6 مشک تاتاری به هر دم می‌کند غمزی به خلق چونک سلطان خطایی وز ختن پنهان شدی

7 گر ز ما پنهان شوی وز هر دو عالم چه عجب ای مه بی‌خویشتن کز خویشتن پنهان شدی

8 آن چنان پنهان شدی ای آشکار جان‌ها تا ز بس پنهانی از پنهان شدن پنهان شدی

9 شمس تبریزی به چاهی رفته‌ای چون یوسفی ای تو آب زندگی چون از رسن پنهان شدی

عکس نوشته
کامنت
comment