ای خفته به از جلال الدین محمد مولوی غزل 1190

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای خفته به یاد یار برخیز

1 ای خفته به یاد یار برخیز می‌آید یار غار برخیز

2 زنهارده خلایق آمد برخیز تو زینهار برخیز

3 جان بخش هزار عیسی آمد ای مرده به مرگ یار برخیز

4 ای ساقی خوب بنده پرور از بهر دو سه خمار برخیز

5 وی داروی صد هزار خسته نک خسته بی‌قرار برخیز

6 ای لطف تو دستگیر رنجور پایم بخلید خار برخیز

7 ای حسن تو دام جان پاکان درماند یکی شکار برخیز

8 خون شد دل و خون به جوش آمد این جمله روا مدار برخیز

9 معذورم دار اگر بگفتم در حالت اضطرار برخیز

10 ای نرگس مست مست خفته وی دلبر خوش عذار برخیز

11 زان چیز که بنده داند و تو پر کن قدح و بیار برخیز

12 زان پیش که دل شکسته گردد ای دوست شکسته وار برخیز

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر