شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی
شاه نعمت‌الله ولی

یار با ما نمی کنی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1509

غزل 1509 ام از 2701 غزلیات

یار با ما نمی کنی یاری

1 یار با ما نمی کنی یاری جورها می کنی به سر باری

2 به غم ما اگر تو دلشادی بعد از این کار ما و غمخواری

3 بر سر خاک هر شبی تا روز منم و آب چشم بیداری

4 دل به آزار پرده باز آر که نه اینست شرط دلداری

5 رحمتی کن دگر میازارم تا کی آزاریم بدین زاری

6 دل و دین ، چشم و زلف تو بردند این به عیاری آن به طراری

7 دل سید که برده ای جانا زینهارش نکو نگه داری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یار با ما نمی کنی یاری

شاعر شعر یار با ما نمی کنی یاری چه کسی است ؟

شاعر شعر یار با ما نمی کنی یاری شاه نعمت‌الله ولی می باشد.

شعر یار با ما نمی کنی یاری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر یار با ما نمی کنی یاری چیست ؟

قالب شعر یار با ما نمی کنی یاری غزل است

مضمون اصلی شعر یار با ما نمی کنی یاری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر