ای همنفسان که پیش یارید از امیرخسرو دهلوی غزل 583

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

ای همنفسان که پیش یارید

1 ای همنفسان که پیش یارید این شکر چرا نمی گذارید؟

2 ما را مکشید چون غریبان هر چند شما ازین دیارید

3 جان خواهم داد زیر پایش امروز مرا به من گذارید

4 گر می کشدم، فدای اویم زنهار به روی او میارید

5 بر دوست برید جان و عقلم کالا همه خصم را سپارید

6 ای دیده و دل، اگر بگریید شاید که شما گناهکارید

7 ای محنت و غم، سگ شمایم کز دوست مرا به یادگارید

8 ای طایفه ای که درتان نیست هیهات که در کدام کارید؟

9 گر در دل تان غمی نگنجد بر سینه خسروش گمارید

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر