تو که بر خار تحمل نتوانی از واعظ قزوینی غزل 513

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

تو که بر خار تحمل نتوانی رفتن

1 تو که بر خار تحمل نتوانی رفتن قدمی راه توکل نتوانی رفتن

2 منعم از مو ره این مرحله باریک تر است تو باین عرض تجمل نتوانی رفتن!

3 اولین گام ره عشق، بر آتش زدن است تو باین فکر و تأمل نتوانی رفتن

4 چشمه های پل این آب، ز موج خطر است با گرانجانی ازین پل نتوانی رفتن

5 تا تو از پا نکشی خار علایق واعظ بره خواهش آن گل نتوانی رفتن

عکس نوشته
کامنت
comment