تو، ای پسر، که از این از امیرخسرو دهلوی غزل 1899

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

تو، ای پسر، که از این سو سوار می گذری

1 تو، ای پسر، که از این سو سوار می گذری مرا کش ارز که برای شکار می گذری

2 ز دوستان که به جولانگه تو خاک شدند به شوخی تو که ای شرمسار می گذری

3 هزار دل به دوال عنایت آویزان تو بر شکسته از ایشان سوار می گذری

4 جراحتی به جز این نیست آشنایان را که آشنایی و بیگانه وار می گذری

5 چه مرهمی که فزون است در دم، ار چه دمی هزار بار به جان فگار می گذری

6 تو مست خراب چه دانی که تا چه می گذرد؟ در آن دلی که به شبهای تار می گذری

7 تو در درون دل تنگ من خلی همه شب گلی، ولی به دلم همچو خار می گذری

8 قرار وصل خوش است ار چه دیر می بینم ولی چه سود که زود از قرار می گذری

9 بلاست ناله خسرو، برون میا زین بیش که مست می رسی و در خمار می گذری

عکس نوشته
کامنت
comment