ای ملامت از جلال الدین محمد مولوی غزل 2794

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای ملامت گر تو عاشق را سبک پنداشتی

1 ای ملامت گر تو عاشق را سبک پنداشتی تا به پیش عاشقان بند و فسون برداشتی

2 گه مثال و رمز گویی گه صریح و آشکار تخم را اندر زمین ریگ ما چون کاشتی

3 ای زمین ریگ شرمت نیست از انبار تخم فارغی چون تخم‌ها را تو عدم انگاشتی

4 ای زمین تخم گیر آخر تویی هم اصل تخم کز نتیجه خویش شاخ سنبلی افراشتی

5 چونک هر جزوی به غیر اصل خود پیوند نیست تو چرا طیره شدی و پند و جنگ آغاشتی

6 ریش خندی می‌کند بر پند تاب عاشقی کی شود سرد آتشی از پند و جنگ و آشتی

7 ماهتاب ار چه جهان گیرد تو در تبریز باش در شعاع شمس دین زیرا که مرغ چاشتی

عکس نوشته
کامنت
comment