- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر صد هزار سال وصالت میسر است یالله اگر بیک شب هجران برابرست
2 بی روی دوست مرگ به از زندگی بود با درد هجر زهر ز تریاک خوشترست
3 تا مانده است یک رمق از جان تشنه ام گر جرعه یی بود لب او روح پرورست
4 آن دم که مرد تشنه لب از آرزوی آب آبش چه سود دارد اگر آب کوثرست
5 ناصح چو مرهمی ننهی نیش هم مزن بر زخم خورده طعنه زدن زخم دیگرست
6 هرجا که بگذرم همه زخم زبان خورم کومر همی؟ که روی زمین جمله نشترست
7 اهلی، گرت ز نخل رطب دست کوته است همت بلند دار که روزی مقدرست