- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یارستم پیشه باز، دست جفا می برد و ز همه یاران سخن، دست بمامی برد
2 رنگ جفا، راست کرد طره اوتاجهان وای دماغی کزو بوی وفا می برد
3 گفت که سر کم ندید از درما عاشقان نیک بدان کاین سخن سربکجا می برد
4 نایب زلفین اوست، شحنه مژگان او هرکه در این روزگار نام جفا می برد
5 راه فرو بسته ام، بر گذر راه از آنک قصه بیداد او سوی سما می برد
6 چند تظلم کنی ای دل رعنا که هست هرچه اثیرت کنون درد و عنا می برد