یارم وداع کرد و ز آغوش میرود از اهلی شیرازی غزل 802

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

یارم وداع کرد و ز آغوش میرود

1 یارم وداع کرد و ز آغوش میرود نام وداع می برم و هوش میرود

2 زان خون دل ز دیده روانست کز نظر آن نورسیده سرو قباپوش میرود

3 دوش آن نشاط خنده و امروز گریه یی کز خاطرم نشاط شب دوش میرود

4 بی دوست دیک سینه غم جوش میزند وین خون دیده بر رخ از آن دوش میرود

5 مشکل حکایتی است که رنجد ز ناله یار وزناله کار عاشق خاموش میرود

6 ای باد یاد سنبل و گل پیش ما مکن چون حرف از آن دو زلف و بناگوش میرود

7 اهلی زجور یار غباری شد و هنوز دنبال آن سوار قباپوش میرود

عکس نوشته
کامنت
comment