1 یارکان رقصی کنید اندر غمم خوشتر از این کره عشقم رمید و نی لگامستم نی زین
2 پیش روی ماه ما مستانه یک رقصی کنید مطربا بهر خدا بر دف بزن ضرب حزین
3 رقص کن در عشق جانم ای حریف مهربان مطربا دف را بکوب و نیست بختت غیر از این
4 آن دف خوب تو این جا هست مقبول و صواب مطربا دف را بزن بس مر تو را طاعت همین
5 مطربا این دف برای عشق شاه دلبر است مفخر تبریز جان جان جانها شمس دین
6 مطربا گفتی تو نام شمس دین و شمس دین درربودی از سرم یک بارگی تو عقل و دین
7 چونک گفتی شمس دین زنهار تو فارغ مشو کفر باشد در طلب گر زانک گویی غیر این
8 مطربا گشتی ملول از گفت من از گفت من همچنان خواهی مکن تو همچنین و همچنین