-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یار در نکته سرایی نه ز کس میماند حرف در شهد لب او چو مگس میماند
2 گیردش آینه چهره ز نظاره غبار در رخ او نگه ما به نفس میماند
3 روی خود بسکه خراشیدم از دست غمش خانه آیینه من، به قفس میماند
4 نیست روزی که کدورت بدل ما نرسد صبح بر آینه ما به نفس میماند
5 نیست غیر از سر زانو شب و روزش بالین سر شوریده واعظ به جرس میماند