زان پری ما را دل دیوانه از اهلی شیرازی غزل 482

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

زان پری ما را دل دیوانه رسوا می‌کند

1 زان پری ما را دل دیوانه رسوا می‌کند این چه رسوایی است این دیوانه با ما می‌کند

2 ای که می‌گویی ز افغان چند غوغا می‌کنی من خموشم عشق او در سینه غوغا می‌کند

3 یار پروای شهیدان محبت کی کند صدهزاران کشته است آنجا که پروا می‌کند

4 تا بسوزد خرمن صبر مرا آن شهسوار نعل اسبش آتشی از سنگ پیدا می‌کند

5 لعل آن شیرین‌دهان را خنده هم در چاشنی است قطع جانم آن لب شیرین نه تنها می‌کند

6 اضطراب من چو مرغ بسمل او را خوش بود من به خون می‌غلتم و آن مه تماشا می‌کند

7 همچو آهو می‌رمند از عاشقان خوبان شهر اهلی از این غم چو مجنون رو به صحرا می‌کند

عکس نوشته
کامنت
comment