بی تو، ای بی تو به جان از امیرخسرو دهلوی غزل 1857

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

بی تو، ای بی تو به جان آمده جانم، چونی؟

1 بی تو، ای بی تو به جان آمده جانم، چونی؟ کز پی کاهش من روز به روز افزونی

2 پیش از این گر چه جفاهات بسی بود، ولی نه چنین بود از این بیشتری کاکنونی

3 جان همی خواستی از من که به افسون ببری جان من رفت و تو هم بر سر آن افسونی

4 چند گویی که چه حال است دل تنگ ترا آن چنان است که تو از دل من بیرونی

5 حال خونابه خسرو دل خسرو داند تو چه دانی که نه در آب و نه اندر خونی

عکس نوشته
کامنت
comment