جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

با از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2300

غزل 2300 ام از 6329 غزلیات

با زر غم و بی‌زر غم آخر غم با زر به

1 با زر غم و بی‌زر غم آخر غم با زر به چون راهروی باری راهی که برد تا ده

2 بشنو سخن یاران بگریز ز طراران از جمع مکش خود را استیزه مکن مسته

3 آدم ز چه عریان شد دنیا ز چه ویران شد چون بود که طوفان شد ز استیزه که با مه

4 تا شمع نمی‌گرید آن شعله نمی‌خندد تا جسم نمی‌کاهد جان می‌نشود فربه

5 خوی ملکی بگزین بر دیو امیری کن گاو تو چو شد قربان پا بر سر گردون نه

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر با زر غم و بی‌زر غم آخر غم با زر به

شاعر شعر با زر غم و بی‌زر غم آخر غم با زر به چه کسی است ؟

شاعر شعر با زر غم و بی‌زر غم آخر غم با زر به جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر با زر غم و بی‌زر غم آخر غم با زر به در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر با زر غم و بی‌زر غم آخر غم با زر به چیست ؟

قالب شعر با زر غم و بی‌زر غم آخر غم با زر به غزل است

مضمون اصلی شعر با زر غم و بی‌زر غم آخر غم با زر به چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر